English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5264 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
powered U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powers U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powering U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
deadlock U موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
surged U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surges U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surge U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
business U که باعث میشود یک تجارت کار باشد
businesses U که باعث میشود یک تجارت کار باشد
mode U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
modes U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
cruelty U عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
One day I want to have a horse of my very own. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
cartridges U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridge U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
power supply U منبع تغذیه
power supplay U منبع تغذیه
noises U منبع تغذیه
noise U منبع تغذیه
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
power supply switch U کلید منبع تغذیه
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
power supply cable U کابل منبع تغذیه
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه وقفه ناپذیر
switches U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
turn on U وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
switched U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
sag U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
powered U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sags U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
powers U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sagged U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
power U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
flexed U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
portable U کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
hydroxide U داشته باشد
worksheet U ی داشته باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
isolation U مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
if any U اگر داشته باشد
the u states U کشوری که پادشاه داشته باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
the u kingdom U کشوری که پادشاه داشته باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
off the point U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
numbly U بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
for no p reason U بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
roundelay U تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
irrelevantly U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
carbuncles U لعلی که تراش محدب داشته باشد
carbuncle U لعلی که تراش محدب داشته باشد
incomparably U بدون اینکه نظر داشته باشد
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioned U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
titular charge daffaires U کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
pointlessly U بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
on occasion U لدی الاقتضا هر وقت موقعیت داشته باشد
corporator U گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
inefficaciously U ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
gazebo U عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
corporate town U شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
four by four U خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
large ship U کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
reefers U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefer U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
nutritiously U چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
nutritively U چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
carpet beetle U نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
borough U شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
boroughs U شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
lagan U کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
set in <idiom> U تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
convalescent center U یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
toneme U لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
What effect do you think the changes will have on you? U فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
fractional reserve banking U بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
lugger U زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
pay d. U خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
static U MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
clogged ink jet nozzles U اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
off screen image U تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
nominative subject U اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
I don't think there's any question about it. U من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
double coincidence of wants U نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
to drag in a subject U موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
allergen U مادهای که باعث حساسیت میشود
interlocking directorate U حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
nunc pro tunc U حکم یا سند جدید الصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
conning U در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
rates U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rate U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
cons U در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
quantum meruit U هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
conned U در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
controlling company U موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
con U در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
q fever U تب کیو که باعث ذات الریه میشود
built in U وسیلهای که از ابتدای ساخت روی دستگاه سوار شده باشد
doubled U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
addressing U بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
fix U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
universal time U زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
doubled up U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
id U کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد
fixes U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
reserve U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
avalanches U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
type ahead U ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
bias U وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
biases U وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
avalanche U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
password U کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
passwords U کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
addressable U ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
customs of war U اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
compliant U وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
dte U وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
fatal error U خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود
template U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
series U 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
hang up <idiom> U جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود
templates U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
bounce U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
backspace U کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود
bounced U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounces U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
fused U رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
fuse U رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
equitable mortgage U بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
Those who play with edged tools must expect to be . <proverb> U کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
punch U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punched U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punches U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
CTR U انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود
hitting U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
ctrl U انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود
yips U هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود
hit U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
in off U به کیسه انداختن گوی بیلیاردکه باعث کاستن امتیاز میشود
delta clock U مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند
leg before U ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
dry contact U اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
backspace U کدی که باعث یک واحد برگشت نشانه گر در صفحه نمایش میشود
action U که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود
turpis causa U عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود
actions U که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
caches U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1che chizi baes gerefteg galb mishavad
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com